از مهاجرت همواره به عنوان یکی از بزرگترین تصمیمات بشریت در طول هزاران سال یاد میشود. بسیاری از مهاجران با هدف ایجاد کسب و کاری بهتر یا حداقل موازی با آنچه در سرزمین مادریشان دارند، اقدام به مهاجرت مینمایند.
ولی سؤال بسیار مهمی که باید به آن توجه کرد این است که آیا پیش از اخذ چنین تصمیمی، همه جوانب برای پیاده سازی برنامهها و نیل به اهداف از پیش تعیین شده به درستی لحاظ میشود یا خیر؟ متأسفانه به دلیل تمایل بسیاری از هموطنان ایرانی برای مهاجرت، در بسیاری از موارد هدف و وسیله جایگزین یکدیگر شده و مقصد و مقصود به شیوهای ناصحیح انتخاب میگردد.
ولی اگر هدف گذاری به جای تنها خروج از کشور، ایجاد یک زندگی مرفه با داشتن کسب و کاری استاندارد برای خود و خانواده خود در کشوری باثبات باشد و برنامهریزیهای لازم برای شروع کسب و کار و درآمدزایی با اخذ آموزشها و مشاورههای لازم از قبل صورت بگیرد، میتوان از مهاجرت به عنوان یک تصمیم درست نام برد. در غیر این صورت، احتمالاً حضور مهاجر در یک کشور بیگانه برای وی به مراتب مشکلات بیشتری از آنچه او در وطن خویش با آنها دست و پنجه نرم مینموده، به همراه خواهد داشت.
مسلماً حضور در یک کشور غریب با زبانی متفاوت بدون داشتن برنامهای درست برای کسب و کاری موفق جز ضرر برای شخص کارآفرین و خانوادهاش چیز دیگری به همراه نخواهد داشت. همچنین این نوع مهاجرت فاقد هر گونه منفعتی برای دو جامعه ایران و آلمان میباشد.